مؤمن آل فرعون الگوی قرآنی مقاومت اعتقادی

پدیدآورمریم بهمننرجس‌السادات محسنی

نشریههمایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن

شماره نشریه1

منبع مقاله

کلمات کلیدی11333

چکیدهمقاومت اسلامی از اساسی­ترین راه­های رسیدن به اهداف اسلامی-انسانی است. از مهمترین اجزای این مقاومت، مقاومت اعتقادی است که در داستان­های قرآن آمده است. هدف این مقاله، بررسی مقاومت اعتقادی مؤمن آل فرعون به شیوه توصیفی-تحلیلی بر اساس آیات سوره مبارکه غافر است. مؤمن آل فرعون مردی باایمان از نزدیکان فرعون بود. او فردی بابصیرت، موقع­شناس، دارای منطق قوی و ثبات قدم در مسیر حق بود. بر اساس آیات قرآن، مقاومت اعتقادی مؤمن آل فرعون را میتوان دارای دو مرحله دانست. او ابتدا در مرحله کتمان ایمان، راه تقیه و توریه را برگزید و با خیرخواهی، سرزنش، جدل، انذار و یادآوری سرنوشت امت­های پیشین به هدایت قوم خود پرداخت. در مرحله دوم مقاومت اعتقادی خود نیز با علنی ساختن ایمان، وارد مرحله جدیدی از دعوت به اصول اعتقادی، و مقاومت در مقابل استبداد و شرک شد. بهره­گیری از شیوه­های مقاومتی این شخصیت به عنوان الگوی قرآنی مقاومت اعتقادی می­تواند فراراه مبارزان در مسیر مقاومت باشد.

share 1977 بازدید

مقدمه

آیات قرآنی بیانگر این واقعیت است که مقاومت از مهمترین عوامل رسیدن به هدف است و در موارد بسیاری مسلمانان به آن توصیه شده­اند. این موضوع به تکرار در شرح مقاومت دینداران در داستان­های قرآنی آمده است. مؤمن آل فرعون از شخصیت های قرآنی است که برای حمایت از پیامبر زمان و هدایت قوم خود از شیوه­های مختلفی استفاده کرد و تا پای جان بر عقیده خود باقی ماند. بررسی شیوه مقاومت او به عنوان الگوی قرآنی مقاومت اعتقادی بازگو کننده استراتژی مقاومت و زمینه­ساز نیروهای آماده و تربیت شده در بستر آیات قرآنی خواهد بود. از آنجا که در بررسی انجام شده تحقیقی پیرامون شیوه مقاومت اعتقادی این شخصیت قرآنی به دست نیامد، این مطالعه در جهت بیان کیستی و شیوه مقاومت اعتقادی مؤمن آل فرعون انجام شده است.

در مورد واژه استقامت مقالات و پایان نامه¬های متعددی وجود دارد که اکثرا به موضوع استقامت و پایداری، عوامل، آثار و موانع آن پرداخته شده است. پایان نامه ابوالفضل صادقی با عنوان «شخصیت و عملکرد مؤمن آل فرعون و مؤمن آل یاسین از نگاه آیات و روایات» به بررسی ویژگی­های فردی و عصری این دو شخصیت با تکیه به شیوه­های تبلیغی آنان پرداخته شده­است (صادقی، 1392). در کتاب استقامت نوشته سید رضا صدر موضوعاتی چون راه‌های کسب استقامت، استقامت برای خدا، استقامت در جهاد، قرآن، عهد و پیمان، استقامت در برابر فقر و مرض و استقامت در مصایب آمده است (صدر، 1393). در مقاله استقامت و پایداری نوشته سیدمحمد میرحسینی و همکاران، مفهوم پایداری در قرآن را با صبر، ثبات قدم و استقامت مرتبط دانسته و به بررسی عوامل و دستاوردهای مقاومت و پایداری درآیات قرآنی پرداخته است (میرحسینی و همکاران، 1389و 1390: ص610-589). همچنین در مواردی به مصداقی خاص از استقامت پرداخته شده است مانند مقاله «نگرشی بر استقامت پیامبر در قرآن»، نوشته ابوطالب عبداللهی که در آن، به بررسی صبر پیامبر(ص) در عرصه ¬های مختلف نبوت پرداخته است (عبداللهی، 1387: ص 85-65). اگرچه مدارکی در مورد مؤمن آل فرعون و نیز استقامت به طور جداگانه وجود دارد، اما در هیچیک از مطالعات پیشین محوریت اصلی با دیدگاه مقاومت و الگوبرداری از شیوه مقاومتی این شخصیت قرآنی نبوده است. با توجه به نیاز کنونی جامعه در لزوم الگوگیری از شخصیت­های مورد تأیید قرآنی در مسیر مقاومت و نبود مطالعه در مورد شیوه مقاومتی این شخصیت، این نوشتار به موضوع مؤمن آل فرعون به عنوان الگوی قرآنی مقاومت اعتقادی پرداخته است.

این مطالعه بررسی توصیفی تحلیلی از آیات سوره غافر در مورد مؤمن آل فرعون و شیوه مقاومت اعتقادی اوست که با مراجعه به تفاسیر و روایات در نرم افزار جامع التفاسیر و گنجینه روایات نور و جستجو در سایت­های Magiran، Sid و مجلات نور با کلیدواژه­های مؤمن آل فرعون، غافر، مقاومت، مقاومت اعتقادی انجام شد. اطلاعات حاصل دسته­بندی و در قالب ساختار مقاله ارائه می­گردد.

مفهوم شناسی

1-1. مقاومت اعتقادی

برای روشن شدن مفهوم مقاومت اعتقادی ابتدا باید مفهوم مقاومت و اعتقاد تبیین شود. مقاومت از ماده (ق و م) گرفته ‌شده است. این ریشه و مشتقات آن به معنای برخاستن، توقف، ثبات و دوام، عزم و اراده، وقوع امر و اعتدال آمده است (قرشی، 1371، ج‏6: ص48). راغب، استقامت طريق را به راه راست و خط مستوی تطبیق کرده و معنای قیام کردن، برخاستن، مراعات، حفظ و نگهداری، عزم و قصد را برای آن مطرح کرده است (راغب اصفهانى، 1369، ج‏3: ص270). به نظر می­رسد در معنای این واژه علاوه بر اعتدال و دوری از افراط و تفریط که دین را از سرشت خود خارج کرده و به انحراف می­برد (قطب، 1425ق، ج4: ص۱۳۹۲)، مفهوم عزم و اراده و ثبات قدم نهفته است که خود پیش­نیاز سعادت و پیروزی است. رسیدن به پایداری به ایمان، همراهی علم و عمل، حفظ تعادل سیرت و صورت در کارها، استمداد از علوم عقلی و نقلی و جمع میان آن دو، استفاده از عقل، میانه‌روی در حرکت به سوی هدف، تلقین نفس، زنده‌بودن قلب، استفاده از عقل نیاز دارد.

اعتقاد در لغت به معنای دل گرفتن و قرار دادن در دل، یقین کردن، تصدیق، دل بر چیزی بستن و بدان ایمان آوردن (دهخدا)، گرویدن و باور داشتن است و در اصطلاح معانی مختلفی دارد. اعتقاد دارای دو معنای مشهور و غیرمشهور است، در معنای مشهور، اعتقاد مطلق تصدیق است که شامل هم تصدیق جازم مطابق واقع و مستند به برهان است و هم تصدیق غیر جازمی که با واقعیت مطابقت ندارد. در معنای غیرمشهور، اعتقاد به معنای تصدیق یقینی است. پذیرش عقاید دینی و مذهبی نوعی از اعتقاد است که در شمار تصدیقات یقینی می­باشد، زیرا این اعتقاد بر حالتی در انسان اطلاق می­شود که بر باور داشتن و پذیرفتن عقاید مذهبی و دینی دلالت دارد و این باور و یقین به عقاید دینی، گونه­ای از تصدیق یقینی است. اعتقاد و باور داشتن عقاید دینی با ایمان پیوند نزدیکی دارد. زیرا ایمان در معنای تصدیق قلبی درحقیقت همان اعتقاد است. همچنین اعتقاد با ایمان به معنای تصدیق قلبی، اقرار زبانی و تصدیق و اقرار در کردار نیز ارتباط دارد، زیرا جزء اساسی ایمان در این دو معنا تصدیق قلبی است، تصدیقی همراه با یقین که در واقع نام دیگر اعتقاد قلبی است (صدرحاج‌سیدجوادی، 1380، ج2: ص 262-261). مقاومت اعتقادی شامل مقاومت در ایمان به خداوند و گردن نهادن به فرمان هاى حق است که تمامی احکام و اعتقادات از جمله نبوت، امامت، و معاد را نیز دربر می­گیرد (یزدانی­نیا، 1393).

1-۲. الگو

الگو در لغت به معنای طرح، نمونه، سرمشق، مدل و مثال آمده است، اما در اصطلاح علوم مختلف معانی متفاوتی دارد که همگی معنای نزدیک به هم دارند. در حوزه تعلیم و تربیت، الگو در معنای اصطلاحی به طرح، نمونه و مدلی از شکل یا اشیا یا موردی از رفتار گفته می­شود (حسینی­نسب، 1375، ص632). در مورد انسان، الگو به شخصیتی گفته می­شود که به دلیل دارا بودن برخی خصوصیات، شایسته تقلید و پیروی است (ساروخانی، 1380، ص640).

1-۳. مؤمن آل فرعون

سوره مؤمن اولین سوره از حوامیم است که با «حم» شروع می­شوند و مکی است. محور اصلی این سوره نیز متناسب با سایر سوره­های مکی در مورد مسائل مختلف اعتقادی و اصول دین است. «نامگذاری سوره به «مؤمن» به خاطر بیان داستان مؤمن آل فرعون در این سوره است و نام­گذاری آن به «غافر» به خاطر آغاز سومین آیه آن است .داستان مؤمن آل فرعون بیش از 20 آیه از این سوره، یعنی حدود یک چهارم از مجموع آیات این سوره را فرا گرفته است .به نظر می­رسد بیان حال مؤمن آل فرعون در این سوره یک برنامه آموزشی حساب شده برای گروهی از مسلمانان مکه بوده است که در عین ایمان آوردن به پیامبر (ص) روابط دوستانه خود را ظاهرا با دشمنان سرسخت و لجوج حفظ می­کردند تا سنگری برای روز خطر باشند» (مکارم شیرازی، ج20: ص4-3).

از آيات قرآن استفاده مى‏شود که مؤمن آل فرعون از فرعونيان بود كه به موسى ايمان آورده بود اما ايمان خود را مخفی می­کرد. او فردی دقيق، هوشيار، وقت شناس و دارای منطق بسيار قوى بود و توانست در زمان مقتضی به یاری موسی شتافته و او را از توطئه خطرناك قتل رهايى بخشد. در بعضی روايات آمده است که او پسر عمو يا پسر خاله فرعون بوده است (بحرانى، 1415، ج4: ص754). برخی او را سرپرست خزائن فرعون (حویزی، 1415، ج4: ص519) و یا ولیعهد او (فخر رازی،1420، ج 27: ص509) دانسته­اند. در برخی منابع او را يكى از پيامبران خدا بنام «حزبيل» يا «حزقيل» مى‏دانند (حویزی، 1415، ج4: ص518) و یا نام¬هایی مانند حبیب یا صنعان (زمخشرى، 1407، ج4: ص 162) برای او ذکر شده است. بعضى نيز احتمال داده‏اند كه او از بنى­اسرائيل بوده كه در ميان فرعونيان مى‏زيسته و مورد اعتمادشان بوده است. این نظر برخی منابع رد شده است و آن را با تعبير «آل فرعون»، و همچنين «يا قوم» (اى قوم من) مغایر دانسته است زیرا آل در مورد کسی به کار می­رود که از اقربا و عشیره فرد باشد (مکارم شیرازی، 1374، ج 20: ص88؛ فخر رازى، 1420، ج27: ص 509). آنچه واضح است نقش مؤثر این مرد در تاريخ موسى و بنى­اسرائيل است، اگرچه تمام خصوصيات زندگى او براى ما روشن نيست. (مکارم شیرازی، 1374، ج 20: ص88). در روایات مؤمن آل فرعون به عنوان یکی از مصادیق «ثلة من الاولین» (واقعه:9) (كوفى، 1410: ص465) و از پیشتازان امت بیان شده است که هرگز به خدا شرک نورزید (مجلسى‏، بی­تا، ج66: ص156 و ج38: ص230).‏ طبق حدیثی از امام صادق (ع) در زمان قیام امام زمان(عج)، مؤمن آل فرعون به همراه هفده تن از صالحان مانند اصحاب کهف، سلمان فارسی و مالک اشتر رجعت می­کند (عياشى، 1380، ج۲: ص۳۲).

 ضرورت مقاومت اعتقادی

در اهمیت و ضرورت مقاومت اعتقادی همین بس که تمام مراتب ايمان و همه اعمال صالح در این مقاومت اعتقادی نهفته است، زیرا توحيد اساس همه اعتقادات صحيح بوده و تمام اصول عقائد به آن برمى‏گردد، و استقامت در راه ایمان نيز ريشه همه اعمال صالح است. (مکارم شیرازی، 1374، ج‏21: ص322). آیاتی از قرآن کریم ناظر به این نوع مقاومت است؛ از جمله آیه 30 سوره فصلت و آیه 13 سوره احقاف که در مورد مؤمنانى است كه در ايمانشان راسخ و پابرجا و همیشه ملازم طریق مستقیم هستند. این افراد از مسیر خود كمترين انحرافى پيدا نمى‏كنند، و آنچه را که لازمه این مقاومت است در عمل و گفتار خود نشان مى‏دهند. آنها در قدم اول دل به خدا بسته و ايمان محكم به او پيدا میکنند و سپس تمام زندگى خود را در محور ایمان قرار میدهند، این معنای مقاومت در راه خداست. (مکارم شیرازی، 1374، ج‏20: ص271).

امام على(ع) در نهج البلاغه در تبیین مسیر مقاومت اعتقادی با اشاره به آیه 30 سوره فصلت مى‏فرمايد: «شما گفتيد پروردگار ما «اللّه» است اكنون بر سر اين سخن پايمردى كنيد، بر انجام دستورهاى كتاب او، و در راهى كه فرمان داده، و در طريق پرستش شايسته او، استقامت به خرج دهيد، از دايره فرمانش خارج نشويد، در آئين او بدعت مگذاريد و هرگز با آن مخالفت نكنيد» (سيد رضى، 1414، خطبه 176).

امام معصوم (ع) در پاسخ سؤال از تفسير «استقامت» فرمود: «استقامت همان ولايت امیرالمؤمنین است» (قمی، 1363، ج2: ص265). در تفسیر نمونه آمده است که روایت به معنى اين نيست كه مفهوم آيه در مساله ولايت خلاصه شود و استقامت در جهاد و اطاعت پروردگار و مبارزه با هواى نفس و شيطان را شامل نشود بلكه چون پذيرش رهبرى ائمه اهل بيت (ع) ضامن بقاء خط توحيد و روش اصيل اسلام و ادامه عمل صالح است، استقامت را به اين معنى تفسير فرموده است (مکارم شیرازی، 1374، ج‏20: ص272 و ج‏21: ص323).

بر طبق آیات قرآنی (فصلت: 30؛ احقاف: 13)، نتایج این مقاومت اعتقادی در دنیا، ولايت ملائكه بر مؤمنان در دنيا و آخرت است که همواره یار و مددکار مؤمنان در زندگى‏ هستند. در نيكى‏ها به آنها كمك کرده و آنها را از لغزش¬ها حفظ مى‏کنند. (مکارم شیرازی، 1374، ج‏20: ص273). این تاييد خاصه مؤمنين است و علاوه بر کار ملائکه­ای است که نگهبان خلق و یا موکل بر روزی¬ها و اجل¬هاى مردم و ساير شؤون آنها هستند و مشترک بین مؤمنان و کافران هست. در آخرت نیز تایید فرشتگان شامل استقبال ملائکه و بشارت و دلگرمی آنهاست که آنان را از ترس عذاب الهی و محرومیت از بهشت و حزن و اندوه گناهان و ترک خیرات ایمنی می¬دهند و در بهشت هر خير و لذتى را كه تصور بشود (مادی و معنوی) و اشتهای آن را داشته باشند و حتی وسیع­تر و بالاتر از آنچه بخواهند در اختیار خواهند داشت (طباطبایی، 1374، ج‏17: ص593-591) و برتر از همه نعمت¬ها، ميهمانی آنان در بهشت جاويدان با میزبانی خداوند است (مکارم شیرازی، 1374، ج‏20: ص273). در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام (ص) آمده كه در پاسخ به شخصى که پرسید: «دستورى به من ده كه به آن چنگ زنم و در دنيا و آخرت اهل نجات شوم، فرمود: بگو پروردگار من اللّه است و بر اين گفته خود بايست» (حقى برسوى، 1137، ج8: ص254).

از ديگر آيات قرآن نيز استفاده مى‏شود كه ايمان و مقاومت اعتقادی نه تنها بركات معنوى را به سوى انسان سرازير مى‏كند، بلكه بهره‏مندی از بركات مادى اين جهان را نيز به دنبال خواهد داشت. در سوره جن آيه 16 مى‏فرماید: «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً هرگاه افراد با ايمان بر طريقه حق پايدارى كنند آب فراوان به آنها مى‏نوشانيم (و سال­هايى پر باران و پربركت نصيب آنها مى‏كنيم)». (مکارم شیرازی، 1374، ج‏20: ص277). این آیه نیز مقاومت بر طریق اسلام و ملازمت و ثبات بر اعمال و اخلاق اسلامی را مقتضای توسعه در رزق می­داند. باران رحمت و منابع و چشمه‏هاى آب حياتبخش عامل فراوانی انواع نعمت­هاست که خود وسیله­ای برای امتحان و ابتلای بندگان است‏ (طباطبایی، 1374، ج‏20: ص71؛ مکارم شیرازی، 1374، ج‏25: ص121). قابل ذکر است که بر طبق آیات قرآن «آنچه مايه وفور نعمت مى‏شود، استقامت بر ايمان است نه اصل ايمان، زيرا ايمان موقت و زودگذر نمى‏تواند چنين بركاتى از خود نشان دهد، مهم استقامت بر ايمان و تقوى است كه پاى بسيارى در آن لنگ و لرزان است» (مکارم شیرازی، 1374، ج‏25: ص121). بنابراین میتوان گفت ایمان و عقیده به همراه مقاومت دائمی و پایدار بر آن موجب جلب انواع نعمت­های مادی و معنوی و تأییدات الهی است. از آیات و روایات چنین برداشت میشود که تا جایی که مؤمنان در راه ایمان و اعتقاد خود استقامت و پایداری داشته­باشند، نعمت­های خداوندی در دنیا و آخرت و ملازمت ملائکه با آنان نیز پایدار، همیشگی و بدون قید و شرط است.

 شاخصه های مقاومت اعتقادی مؤمن آل فرعون

با توجه به آیات سوره غافر در داستان مؤمن آل فرعون میتوان سیمای مقاومت اعتقادی او را در دو برهه زمانی متفاوت ترسیم کرد. در مرحله نخستین که او ایمان خود را مکتوم می­کرد و پنهان می­داشت که این دوره بنابر بعضی تفاسیر حتی تا ششصد سال هم ذکر شده است (بحرانى، 1415، ج4: ص754). اما با اطلاع از توطئه قتل موسی توسط فرعونیان در عین مخفی نگاهداشتن ایمان خود به روشنگری در قوم خود پرداخت تا بتواند آنها را از نقشه قتل موسی (ع) منصرف کند. سپس با وقت­شناسی در مرحله­ای که زمان اظهار ایمان فرا رسید، آشکارا به تبلیغ اصول اعتقادی دین حق و هدایت قوم خود پرداخت.

3-1. مقاومت اعتقادی در زمان کتمان ایمان

در این مرحله از شیوه مقاومتی، هدف مؤمن آل فرعون منصرف کردن فرعونیان از نقشه قتل موسی (ع) و نجات پیامبر زمان خود از توطئه دشمنان است، بنابراین در ضمن مخفی نگهداشتن ایمان خود، با شیوه­های مختلفی در راه دستیابی به این هدف گام برمیدارد و با تاکتیک­های مختلفی به قوم خود القا می­کند که کشتن موسی کاری بی­جا و دور از احتیاط و عاقبت­اندیشی است. در ادامه به بررسی شیوه مقاومتی او در زمان کتمان ایمان می­پردازیم.

3-1-1. تقیه و توریه

این فراز آیه «وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمانَهُ» (غافر: 28) نشان می­دهد که مؤمن آل فرعون ایمان خود را مخفی داشته و تقیه می¬کرده است (مکارم شیرازی، 1374، ج 20: ص83؛ طباطبایی، 1374، ج17: ص499). اینکه مخفی و کتمان ایمان از چه کسانی بوده است بسته به برداشت از آیه متفاوت است. در صورتی که «مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ» و «يَكْتُمُ إِيمانَهُ» هر دو صفت باشند برای «مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ»، کتمان ایمان از عموم مردم بوده است (طباطبایی، 1374، ج17: ص499) و چنانچه جمله «من آل فرعون» مفعول دوم «يكتم» است كه جلوتر از آن ذكر شده باشد پس کتمان ایمان از خاندان فرعون می¬باشد (طباطبایی، 1374، ج17: ص499).

«تقيه» به معنی كتمان عقيده باطنى و وسيله­ای مؤثر براى مبارزه با زورمندان و جباران است و به هیچ عنوان به معنى ضعف، ترس و محافظه كارى نيست. تقیه وسیله­ای کارآمد برای نفوذ به اعماق تشكيلات دشمن و كشف اسرار او، حفظ اسرار و نقشه­های مبارزه، وارد کردن ضربات غافلگيرانه بر پيكره دشمن و حفظ جان مبارزان و تشکیل و تمرکز نیروهاست تا برای قیام نهایی آماده شده و در موقع مقتضی از این نفوذ خود در راه مقاومت استفاده کنند (مکارم شیرازی، 1374، ج 20: ص89).

در روایات اسلامی بر نقش حیاتی تقیه در مبارزه تأکید شده است. امام صادق (ع) می­فرماید: «تقيه دين من و دين پدران من است، كسى كه تقيه ندارد دين ندارد، تقيه سپر خداوند در روى زمين است، چرا كه اگر مؤمن آل فرعون ايمان خود را اظهار داشته بود كشته مى‏شد» (طبرسى، بی­تا، ج8: ص521).

در تاریخ مقاومت موارد بسیاری از تقیه با دستاوردهای بسیار به چشم می­خورد. پيامبر اسلام (ع) در آغاز نبوت خود در مدت چند سال با استفاده از همین روش، دعوت پنهانى داشت و بعد از مدتى كه اصحابش افزایش یافته و پایه­های اصلى اسلام محكم شد دعوت به اسلام را علنی کرد. حضرت ابراهيم (ع) با تمام شجاعت و قهرمانى، در هنگام تصميم بر شكستن بت­ها از روش تقيه استفاده كرد و برنامه خود را از بت­پرستان مخفی نمود. به عقیده برخی، ابوطالب عموى پيامبر اسلام (ص) تا آخر عمر روش تقيه را از دست نداد، تنها در مقاطع خاصى ايمان خود را آشكار کرد، ولى در اکثریت مواقع با پنهان کردن ایمان خود به حفظ جان پيامبر (ص) در مقابل مشرکان لجوج و كينه‏توز پرداخت (مکارم شیرازی، 1374، ج 20: ص90-89). در تعدادی از روایات ائمه (ع) این مطلب مورد تأکید قرار گرفته است (امینی، ج8: ص388). بنابراین تقیه فقط مخصوص گروه و مذهب خاصی نبوده و در مسیر مقاومت اعتقادی همواره به عنوان حربه­ای کارآمد مورد استفاده قرار گرفته است.

3-1-2. وقت­شناسی

از ویژگی­های مؤمن آل فرعون این بود که سکوت و سخن به­موقع داشت. این وقت­شناسی او عامل موفقیت در حفظ ایمان و نجات موسی (ع) از قتل بود.

هدف مؤمن آل فرعون از تقیه و کتمان ایمان به موسی (ع) این بود که خود را موظف به حمايت حساب شده از موسى (ع) مى‏ديد، بنابراین وقتی با نقشه قتل موسی از جانب فرعون روبرو شد مردانه قدم پيش نهاد و تمام همت خود را برای نجات موسی از این توطئه بکار بست (مکارم شیرازی، 1374، ج20: ص83). وقت­شناسی نقش بسیار مهمی در مسیر پویای مقاومت دارد، به کار بردن تاکتیک­ها و روش­های مبارزه بدون در نظر گرفتن موقعیت زمانی مناسب، موجب هدر رفتن تلاش­های انجام شده، بوده و فرد را از هدف مقاومت دور خواهد کرد.

3-1-3. خیرخواهی و نصیحت

مؤمن آل فرعون با قوم خود با ملاطفت و نرمی سخن می­گفت و مهربانی و صمیمیت را در لحن خود رعایت می­کرد. وی، ابتدا آنها را به دلائل ارائه شده از جانب موسی متوجه می‌نمود و آنها را اتمام حجت بر آنان و نشانه صدق و نبوت موسی می­دانست و پرداختن به این دلائل را برای آنان مهم جلوه می­داد. به آنان بیان می­کرد که عمل موسی سزاوار عکس العمل شدیدی مانند قتل نیست و دیگر اینکه نیازی به اقدام شما نیست زیرا اگر او دروغگو باشد خداوند خودش او را مجازات می­کند و اگر او راستگو باشد عذاب متوجه ما می­شود و این خطری است که باید از او پرهیز کرد (مکارم شیرازی، 1374، ج20: ص85).

قرآن کریم می‌فرماید: «أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ» (سوره غافر، آیه 28) به عقیده برخی از مفسران این بیان از روی تلطف و مهربانى بوده، نه اينكه به راستى در راستگويى موسی شك داشته باشد و احتمال دروغ در مورد او داشته باشد. همچنین در فراز بعدی آیه می­فرماید: «وَ إِنْ يَكُ صادِقاً يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ» (سوره غافر، آیه 28)، با اینکه مطمئن بوده که موسی راستگو و صادق است، با این بیان مطرح نموده است تا مخاصمه را تنزل داده باشد، مى‏گويد: «و اگر صادق باشد آن وقت آن انواع عذاب­هايى كه وعده‏اش را داده به شما مى‏رسد و اگر همه آن عذاب­ها نرسد، لااقل بعضى از آنها به شما خواهد رسيد». این درحالی است لازمه صدق موسی اين بود كه تمامى عذاب­های وعده داده شده به آنان برسد و نه بعضی از آنها (طباطبایی، 1374، ج17: ص499). با بیان این تقسیم با برهان و استدلال این مفهوم را می­رساند که در هرصورت چه موسی کاذب باشد و چه صادق، لزومی به قتل او نیست (فخر رازی،1420، ج10: ص510).

در ادامه نصیحت به قوم خود، می­گوید: «يا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جاءَنا، اى قوم و قبيله من، امروز ملك و سلطنت در دست شماست، و شما بر ساير مردم يعنى بنى­اسرائيل غلبه داريد و در زمين علو و بلندپروازى مى‏كنيد، فردا اگر عذاب خدا به سوى ما آيد، هم­چنان­كه موسى وعده‏اش را داده، چه كسى ما را يارى مى‏كند؟» (سوره غافر، آیه 29). مؤمن آل فرعون فرعونيان را با عبارت قوم من خطاب می­کند و خودش را داخل در آنان و جزو آنان قرار می¬دهد تا در ترساندنشان از عذاب خدا مؤثرتر و در خيرخواهى آنان رساتر سخن گفته باشد (طباطبایی، 1374، ج17: ص500). پند و اندرز با این بیان دلسوزانه و صمیمی احساس قربت و نزدیکی در مخاطب ایجاد کرده و تأثیر بیشتری در سخن ایجاد می­کند (مکارم شیرازی، 1374، ج20: ص85). جنبه دیگری در این فراز وجود دارد که با این بیان خواسته غرور بی­پایه دشمن را سرکوب کند و بگوید که به قدرت امروز خود مغرور نشوید و پيامدهاى احتمالى کار خود را فراموش نكنيد (مکارم شیرازی، 1374، ج 20: ص85).

در عبارت «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» (غافر: 28) به علو شأن موسی اشاره می­کند و با توجه دادن بینات واضح و روشن موسی با استفاده از رمز و کنایه بیان می¬دارد که با این دلایل و بینات، موسی (ع) مسرف و کذاب نیست بلکه این فرعون است که با تصمیم بر قتل موسی مسرف و در ادعای الوهیت خود کاذب است و خداوند چنین فردی را هدایت نکرده بلکه امر او را باطل و منهدم می­کند (فخر رازی،1420، ج27: ص 511). این فراز از آیات یادآور این حقیقت است که در مسیر مقاومت اعتقادی باید با زبان خیرخواهی و نصیحت و با در نظر گرفتن جوانب مختلف، به هدایت قوم پرداخت. در این مسیر مبارزان باید خود را جزئی از مردم بدانند و با لحن ملایم و دلسوزانه آنان را از جهل و بی­خبری خارج کنند.

3-1-4. جدل

مؤمن آل فرعون در اثبات اینکه هدایت و راهنمایی دست خداست و کسی را که خدا گمراهش كرده ديگر راهنمايى ندارد، به عنوان شاهد، داستان حضرت يوسف (ع) «وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ ...» (غافر: 34) را بیان می­کند كه در مصر مبعوث شد و با وجود آوردن آیات روشن و واضح که جای شک در رسالتش باقی نمی­گذاشت، مصريان در نبوتش شك كردند و بعد از وفات او گفتند که ديگر پيامبرى بعد از او نيست. این قوم اسرافگر شكاك گمراه شدند و خداوند آنها را هدایت نکرد. چون به دلایل قانع­کننده پیش روی خود توجه نکردند و بر دل­هایشان مهر زده شده بود (طباطبایی، 1374، ج17: ص503). این یادآوری برای عبرت گرفتن از عملکرد قبلی قوم بود و به آنان گوشزد می­کند که تکرار روش و سیره گذشتگان با هدایتگر الهی موجب گرفتار شدن به ضلالت و خروج از جاده هدایت است.

3-1-5. انذار

مؤمن آل فرعون در راستای مقاومت در مقابل گمراهان از قوم خود در موارد مختلفی به آنها در مورد تفکر بیشتر در مورد قتل موسی و عواقب این کار هشدار می­دهد و مواردی مانند احتمال پشیمانی در پی قتل موسی و یا نزول انواع عذاب­های دنیوی و از دست دادن نعمت­ها برای آنها که دارای مکنت و برتری در زمین بودند را به آنها گوشزد می­کند (مکارم شیرازی، 1374، ج20: ص84). و در موارد دیگری قوم خود را از عذاب آخرت و روز قیامت انذار می­دهد که از آن رهایی و نجاتی وجود ندارد (طباطبایی، 1374، ج17: ص502).

در فراز «وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ» (سوره غافر، آیه 29) نیز هشداری در مورد تغییر مسیر ناصحیح فرعونیان وجود دارد. مؤمن آل فرعون به آنان گوشزد می­کند که شما که تنها رای خود را صواب پنداشته و به دیگران اجازه اظهارنظر نمی­دهید بدانید که راهتان اشتباه است درحالیکه راهی که من شما را به آن دعوت می­کنم راه حق و هدایت است (مکارم شیرازی، 1374، ج20: ص87). سبیل رشاد راه ثواب و خیر و ابزار رسیدن به آن است که آدمى را به حق و سعادت می­رساند (فخر رازی،1420، ج27: ص518) و از آنجا که پيروى او پيروى موسى است این راه هدايت آنها خواهد بود (طباطبایی، 1374، ج17: ص504).

این فراز آیه تصریح به این امر است که فرعون و قومش بر راه ضلالت و گمراهی هستند (فخر رازی،1420، ج27: ص518). این ویژگی همه طاغوت­ها در طول تاریخ است که خود را عقل کل و دیگران را بدون هیچ عقل و دانشی می­پندارند و این خود بهترین دلیل بر جهل و حماقت آنهاست (مکارم شیرازی، 1374، ج20: ص87). هشدار به پیروان آنان و تذکر عواقب راه اشتباهی که در پیش گرفته­اند، خود نقش مهمی در هدایت و راهنمایی افراد و بازگشت از مسیر ضلالت به سوی هدایت دارد.

3-1-6. دعوت به مطالعه سرگذشت اقوام پیشین

مؤمن آل فرعون در راستای هدایت قوم خود به یادآوری سرگذشت اقوام پیشین، مطالعه طریقه مواجهه آنان با دعوت پیامبران و عاقبت آنها پرداخت. «قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزابِ» (سوره غافر، آیه 31). طبق نظر تفسیر المیزان، مراد از جمله«الَّذِي آمَنَ» همان مؤمن آل فرعون است و منظور از امت­های پیشین مانند قوم نوح، عاد، ثمود و اقوام پس از ایشان بوده­اند. مؤمن آل فرعون با بیان اینکه عذاب الهی برای کسانی که به خداوند کفر ورزیده و پیامبرانشان را تکذیب کردند مانند یک عادت همیشگی «دأب» است، آنها را از عذاب الهی در دنیا انذار می¬دهد (طباطبایی، 1374، ج17: ص501).

مردم مصر که در آن زمان نسبتا متمدن و با سواد بودند، بیانات مورخان را درباره اقوام پيشين مانند قوم نوح و عاد و ثمود را که سرزمین­هایشان در نزدیکی آنها بود- شنيده بودند، و از سرنوشت دردناك آنها كم و بيش خبر داشتند. مؤمن آل فرعون بعد از روبرو شدن با نقشه قتل موسى و مقاومت سرسختانه فرعون به اين فكر افتاد كه تاريخ پيشينيان را برای آنان بیان کرده و عواقب آنها را یادآوری کند (مکارم شیرازی، 1374، ج20: ص92) و با استفاده از خاطره تاریخی آنها به هدایتشان بپردازد. این راهکار، تلنگری بر مردم برای فکر کردن و اندیشیدن در مورد عواقب کارهایشان بود.

۳-۲. مقاومت اعتقادی در زمان اظهار ایمان

در مرحله اول مؤمن آل فرعون موفق می­شود که با راه­های مختلف فرعونیان را از نقشه قتل موسی (ع) منصرف کند. در این مرحله او با اظهار ایمان خود به صورت علنی قوم خود را به اصول اعتقادی دین دعوت می­کند.

3-2-1. دعوت به توحید و مبارزه با شرک

مؤمن آل فرعون پس از معرفی مسیر هدایت به «سبیل رشاد» «وَ يَاقَوْمِ مَا لىِ أَدْعُوكُمْ إِلىَ النَّجَوةِ وَ تَدْعُونَنىِ إِلىَ النَّارِ، تَدْعُونَنىِ لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لىِ بِهِ عِلْمٌ وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ إِلىَ الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ» (سوره غافر، آیه 42-41) با دعوت متقابل آنها به پرستش خدایان آنها روبرو می­شود که به زبان قال و یا زبان حال (اصرار آنها بر شرک و جدال در باطل) بوده است. بنابراین در راستای دعوت به توحید و بازداشتن از خدایان باطل، به مقایسه جایگاه دو نوع دعوت می­پردازد. دعوت از سمت او که به سوى نجات است و دعوت از سوی قوم او که به سوی آتش است. این همان نبرد دوسویه دعوت به سوی خداوند عزیز و غفار و تسلیم شدن در برابر او، و دعوت به سوی شرک و خدایان دروغین است (طباطبایی، 1374، ج17: ص506). در این مرحله مؤمن آل فرعون آشکارا موضع توحیدی خود را بیان کرده و به صورت علنی به نفی شرک و خدایان باطل پرداخته و با مقایسه دو جبهه حق و باطل با زبان استدلال به هدایت قوم خود همت می­گمارد.

3-2-2. دعوت به انبیا

پس از دعوت به توحید، دعوت به نبوت در برنامه مقاومت اعتقادی مؤمن آل فرعون قرار دارد. او نداشتن سابقه دعوت را نشانه باطل بودن خدایان متعدد داشته و بیان می­دارد خدایی که نه پيامبرى به سوى مردم فرستاده است و نه در آخرت مردم برای دریافت جزا و پاداش به سوی او بازمی­گردند شایسته پرستش و عبودیت نیست (طباطبایی، 1374، ج17: ص506). از آنجا که استدلال بر توحید بدون بیان ارسال پیامبران و معاد کامل نشده و ربوبیت بدون نبوت و معاد تمام نمی­گردد، دعوت به این دو اصل در راستای دعوت به توحید و نفی شرک است.

کسی می¬تواند دعوت به پیامبران بکند که خود اعتقاد قلبی به انبیای الهی داشته و در این دعوت خود صادق باشند. در روايات از پيغمبر گرامى اسلام نقل شده است: ««الصديقون ثلاثه: حبيب النجار، مؤمن آل يس الذى يقول«فاتبعوا المرسلين اتبعوا من لا يسالكم اجرا» و حزقيل، مؤمن آل فرعون و على بن ابى طالب (ع) و هو افضلهم: نخستين تصديق كنندگان (پيامبران بزرگ) سه كس بودند: حبيب نجار، مؤمن آل يس...، و حزقيل مؤمن آل فرعون، و على بن ابى طالب (ع) و او از همه برتر است» (شیخ صدوق، 1400: ص476).

3-2-3. توجه دادن به معاد

دعوت به معاد و بیان ابعاد زندگی دنیا و آخرت مکمل دعوت به توحید و نبوت است. در ادامه مؤمن آل فرعون بیان می¬دارد که «يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ» (سوره غافر، آیه 39) و به قوم خود اعلام می¬کند که پس از زندگى ناپايدار دنيا، زندگى ابدى و جاودانى آخرت وجود دارد و زندگى دنيا مقدمه‏ و متاعى برای آن است. ابزار زندگی آخرت اعمال این دنیاست که متناسب با خود جزا و کیفر به همراه دارد (طباطبایی، 1374، ج17: ص505). توجه دادن قوم به ناپايدار بودن دنيا و این که آدمى حياتى پايدار دارد که در آن حيات به پاداش و جزای کارهای دنیوی خود می­رسد بهترین راه دعوت به سوی معاد به عنوان یکی از ارکان اصلی اعتقادات دینی است.

در فراز دیگری می­فرماید: «وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّهِ وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ» (سوره غافر، آیه 43) اشاره به این امر است که بازگشت ما به سوی خداست و خروج از حدود عبوديت الهی تجاوز و اسراف بوده و  فرد را در زمره اصحاب دوزخ قرار می­دهد، پس آنچه مايه نجات است عبودی و پرستش خدايى است كه من شما را به او دعوت می¬کنم و نه آنچه كه شما مرا به آن مى‏خوانيد (طباطبایی، 1374، ج17: ص507). در انتها آنها را از عذاب الهی که در انتظار آنهاست بیم داده و با زبان تهدید و موعظه به قوم خود اعلام می­کند که بازگشت ما به سوی خداست و عذاب خداوند بر اسرافگران حتمی است و شما هم جزو آنها خواهید بود. «فَسَتَذْكُرُونَ ما أَقُولُ لَكُمْ» (سوره غافر، آیه 44)، شما که امروز حرف مرا نمی­پذیرید منتظر باشید تا با فرا رسیدن وقت عذاب الهی آن را به چشم خود ببینید و متوجه گفته‏هاى من بشويد، در آن زمان خواهید دانست که من خيرخواه شما بودم (طباطبایی، 1374، ج17: ص5 08).

پس از دعوت به توحید و نبوت، انذار و ترساندن از عذاب آخرت که از آن گریزی نیست می­تواند پشتوانه مهمی در پیمودن مسیر ایمان و اعتقاد باشد.

3-2-4. توکل و تفویض امر به خداوند

تفويض، توكل و تسليم مقامات سه‏گانه‏اى از مراحل عبوديت هستند. این سه واژه، واژگانی قريب­المعنى هستند که با اعتبارهای مختلف لحاظ می­شوند چنانچه كلمه«تفويض» به معناى رد کردن است و تفويض امر به خدا، برگرداندن و واگذارى امر به اوست كه بنده، همه چیز را به خدا برمى‏گرداند به گونه­ای که هیچ امری به او برنمی­گردد و از همه چیز برکنار است. توکل به اين اعتبار است كه بنده، خدا را وكيل خود مى‏گيرد تا هرگونه تصرفى در امور او بكند، و تسلیم به اين اعتبار است كه بنده در برابر اراده خدا رام و فرمانبردار محض است (طباطبایی، 1374، ج17: ص508). در مسیر مقاومت اعتقادی بنده باید در اولین سطح بر خدا توكل کند و سپس امر خود را به او تفویض کرده و در بالاترین درجه تسليم محض او باشد. «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ» (سوره غافر، آیه 44) در فرهنگ مقاومت خداوند بينا و آگاه به حال بندگان است.

دستاوردها و نتایج مقاومت اعتقادی

در پی تصریح به ایمان و بیان حق توسط مؤمن آل فرعون، فرعونیان انواع دشمنی و سوء را برای او قصد کردند: «فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا» اما خداوند مکر و حیله کافران را از او دور کرد (فخر رازی،1420، ج27: ص521) و شر كفار و نقشه‏هاى شوم آنان را از او گرداند و او را قصد سوء کفار در امان داشت (طباطبایی، 1374، ج17: ص514). برخی گفته­اند که قصد قتل او را کردند و او به کوه گریخت، در پی او رفتند و او را نیافتند (فخر رازی،1420،ج‏27: ص521). همچنین خداوند او را از عذاب­های سخت دنیوی و اخروی که بر آل فرعون و پيروان او نازل شد نجات داد. برخی از مفسران معتقدند که اين آيه نمى‏خواهد بفرمايد: خدا نگذاشت آل فرعون آن مرد مؤمن را به قتل برسانند، بلكه بر او حمله كردند و او را كشتند (طباطبایی، 1374، ج17: ص514). در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که فرعونیان، مؤمن آل فرعون را قطعه قطعه کردند ولیکن خداوند او را از اینکه در دینش فتنه ایجاد کنند حفظ کرد (حویزی، 1415، ج4: ص521). این دستاورد می­تواند به عنوان یکی از نتایج مهم مقاومت تلقی شود. مؤمن آل فرعون با به کارگیری روش­های مختلف مقاومت اعتقادی توانست علاوه بر رسیدن به هدف والای مقاومت و نجات پیامبر زمان خود از قتل و نقشه دشمنان، به هدایت و روشنگری قوم خود بپردازد. خداوند نیز به پاداش پایداری و استقامت خالصانه او در طریق ایمان، نعمت حفظ دین از فتنه­های زمان و نجات از عذاب آخرت را عطا فرمود.

نتیجه­گیری

مقاومت راه رسیدن به هدف و پیروزی است. از مهترین انواع مقاومت، مقاومت در راه ایمان و عقیده است که خداوند بر آن وعده یاری و راهنمایی داده است. آنجا که فرمود هرکس در راه خدا تلاش کند، او را به راه صحیح و صراط مستقیم هدایت می­کند. مؤمن آل فرعون نمونه مؤمنانی است که ایمان خود را مکتوم داشته­اند اما در شرایط مقتضی با روش­ها و تاکتیک­های مختلف از نصیحت و پند گرفته تا برهان و جدل در راه بیان حق و تقویت جبهه حق و نمایاندن چهره واقعی باطل، و عاقبت گرویدن به باطل تلاش کرده اند. نمونه­ای از این مؤمنان را در صدر اسلام در حضرت ابوطالب می­بینیم که ایمان خود را پنهان می­کرد و شايد تا آخر عمر روش تقيه را از دست نداد تا بتواند در مواقع مقتضی به دفاع از جان پيامبر (ص‏) بپردازد. در روز عاشورا نیز زهیر بن قین نمونه­ای از الگوی مقاومت اعتقادی بود که پس از پیوستن به سپاه امام حسین (ع) با خیرخواهی، همشهریان کوفی خود را نصیحت کرده و با روشنگری و انذار، حجت را بر آنها تمام کرد.

با بررسی آیات سوره غافر در مورد داستان مؤمن آل فرعون و شرح مقاومت اعتقادی او میتوان دو برهه استراتژیک از مقاومت او را ترسیم کرد. در مرحله نخست او ایمان خود را از مردم پنهان می­داشت و با در پیش گرفتن راه تقیه ایمان خود را حفظ می­کرد. اما در توطئه بر علیه موسی (ع) و نقشه قتل او با وقت شناسی به میدان دفاع آمد و در عین پنهان داشتن ایمان خود با روش­های مختلف برقراری ارتباط با مردم با زبان نصیحت و خیرخواهی، برهان و جدل، انذار و دعوت آنها به مطالعه سرگذشت پیشینیان و عاقبت کار آنها، روشن­بینی و بصیرت در مورد بینات و دلایل روشن و واضح در راه بیان حق و تقویت جبهه حق و نمایاندن چهره واقعی باطل کوشید. او سرانجام با آشکار شدن ایمانش، به طور علنی به اصول اعتقادی دین شامل توحید، نبوت انبیا و ایمان به معاد دعوت کرد و با توکل و تفویض امر خود به خدا به مردم آموخت که یگانه راه فلاح و رستگاری ایمان و اعتقاد و مقاومت در این راه است که باید تا پای جان ادامه یابد. نتیجه این مقاومت علاوه بر تأمین هدف مقاومت و حفظ جان پیامبر خدا حضرت موسی (ع)، حفظ ایمان و تأییدات الهی در دنیا و آخرت می­باشد که در آیات قرآن و روایات آمده است. امروز هم که امت اسلامی در برهه مقاومت اسلامی قرار گرفته است با بهره­گیری از داستان­های قرآنی و عمل به شیوه الگوهای مقاومت در این کتاب آسمانی می­تواند در مسیر ایمان و اعتقاد خود استوار مانده و بدین طریق با تأییدات الهی، توانایی مقاومت در مقابل ظلم و کفر جهانی را به­دست آورد.

کتاب­نامه

سيد رضى، نهج­البلاغه، چاپ اول‏، قم، هجرت، 1414ه.ق‏.

امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج 8، بی­چا، تهران، بنیاد بعثت، 1387ه.ش.

بحرانى، هاشم بن سليمان، ‏البرهان في تفسير القرآن،‏ چاپ اول، قم، موسسة البعثة، قسم الدراسات الإسلامية، 1415ه.ق.

حسینی نسب، سید داود، اقدم، علی اصغر، فرهنگ واژه ها، تعاریف و اصطلاحات تعلیم و تربیت، چاپ اول، تبریز، احرار، 1375ه.ش.

حقى برسوى، اسماعيل بن مصطفى، ‏تفسير روح البيان‏، چاپ اول، بيروت، دارالفكر، 1137ه.ق.

حويزى، عبدعلى بن جمعه، تفسير نور الثقلين‏، چاپ چهارم، قم، اسماعيليان‏، 1415ه.ق‏.

دهخدا، علی­اکبر، لغتنامه دهخدا، http://www.vajehyab.com/dehkhoda.

راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن،‏ خسروى حسينى، غلامرضا، چاپ اول، تهران، مرتضوى، 1369ه.ش‏.‏

رستگارصفت، روح الله، «مومن آل فرعون در جمع یاران کربلایی سالار شهیدان»، 22/7/1394، https://article.tebyan.net/305537.

زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل وعيون الأقاويل فى وجوه التأويل‏، ‏ چاپ سوم، بيروت، دار­الكتاب العربي، 1407ه.ق.

ساروخانی، باقر، دائرة المعارف علوم اجتماعی، چاپ سوم، تهران، کیهان، 1380ه.ش.

صادقی، ابوالفضل، «شخصیت و عملکرد مؤمن آل فرعون و مؤمن آل یاسین از نگاه آیات و روایات»، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد گروه قران و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم، 1392.

صدر، سیدرضا، استقامت، چاپ چهارم، قم، بوستان کتاب، 1393ه.ش.

صدرحاج‌سیدجوادی، احمد، دایرةالمعارف تشیع،  چاپ چهارم، تهران، نشر شهید سعید محبی، 1380ه.ش.

صدوق (محمدبن علی بن بابویه)، ‏أمالي الصدوق، چاپ پنجم، بيروت، اعلمى،‏ 1400ه.ق.

طباطبايى، محمدحسين، الميزان‏ فی تفسير القرآن، موسوى، محمد باقر، چاپ پنجم، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، 1374ه.ش‏.

طبرسى، فضل بن حسن‏، مجمع البيان في تفسير القرآن‏، نورى همدانى‏، حسين،‏ بی­چا، تهران، فراهانى بی­ تا.

عبداللهی، ابوطالب، «نگرشی بر استقامت پیامبر در قرآن»، بینات، شماره 2 (پیاپی 58)، 1387، ص85-65.

عياشى، محمد بن مسعود، تفسير العياشی، چاپ اول، تهران، مكتبة العلمية الاسلامية، 1380ه.ق‏.

فخر رازى، محمد بن عمر، التفسير الكبير( مفاتيح الغيب)، چاپ سوم، بيروت، دارإحياء­التراث­العربی،1420ه.ق.

قرشى، سید على‏اكبر، قاموس قرآن‏، چاپ ششم، تهران، دار­الكتب الإسلامية، 1371ه.ش.

قطب، سید، فی ظلال القرآن، چاپ سی و پنجم، بيروت: دار­الشروق، 1425ه.ق‏.

قمى، على بن ابراهيم‏، تفسير القمی‏، چاپ سوم، قم، دارالكتاب‏، 1363ه.ش‏.

كوفى، فرات بن ابراهيم‏، تفسیر فرات الکوفی، چاپ اول، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامي، مؤسسة الطبع والنشر، 1410ه.ق‏.

مجلسى، محمدباقر‏، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبارالأئمة­الأطهار، بی­چا، تهران، اسلاميه‏، بی­تا.

مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، چاپ دهم، تهران، دارالكتب الإسلامية، 1371ه.ش.

میرحسینی سید محمد، قاسمی حامد مرتضی، شاورانی مسعود، «استقامت و پایداری»، ادبیات پایداری، شماره 3 و 4، پاییز 1389 تا بهار 1390، ص610-589.

یزدانی­نیا، ایمان، «استقامت و پایداری»، پژوهشکده باقرالعلوم، 24 آبان 1393، http://pajoohe.ir -39261.aspx.


مقالات مشابه

نقش کلیدی جوانان در مقاومت ازمنظر قرآن

نام نشریههمایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن

نام نویسندهناهید موحدی, سیده‎فاطمه قاسم‌پور

حضرت ابراهیم(ع) الگوی مقاومت

نام نشریههمایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن

نام نویسندهزینب روستایی, زهرا رحیم‌زاده کوشک قاضی